با عروسک‏هایش

عالمی دارد او

می‏برد آنهـا را

با خودش او هر سو

     *  *  *

او عروسک‏ها را

همدم است و مجنون

از فــراق آنها

می‏شود او دل‏خون

    *  *  *

از عروسک گوید

با همه با خویشان

از فـــــــراق آنها

می‏شود او گریـان

     *  *  *

عالمی دارد او

با عروسک‏هایش

خوش به حال او و

عالم زیبایش